JonoubNews - اخبار جنوب ایران

ساخت وبلاگ

امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام فرمودنذ: چشم زخم حقیقت دارد، استفاده از نیروهای مرموز طبیعت حقیقت دارد، سحر و جادو وجود دارد، فال نیک راست است؛ و رویداد بد را بد شگون دانستن(فال بد زدن)، درست نیست.
بوی خوش درمان و نشاط آور است، عسل درمان کننده و نشاط آور است، سواری بهبودی آورد، و نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است.

متن حدیث:

وقال [ع ] : العين حق ، و الرقی حق ، و السحر حق ، و الفال حق ، و الطيره ليست بحق ، و العدوی ليست بحق ، و الطيب نشره ، والعسل نشره ، و الرکوب نشره ، و النظر الی الخضره نشره.

«نهج البلاغه،حکمت 400»


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 220 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 19:42

نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 178 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 19:41

خبرگزاری اسپوتنیک روسیه، ساکنان شهر رقه سوریه از فرار اعضای گروه تروریستی داعش از این شهر پس از آغاز پیشروی ارتش سوریه به شهر پالمیرا (تدمر) خبر دادند.

شهر رقه تا به حال دژ داعشی ها محسوب می شد.

یک منبع آگاه در رقه گفت: داعشی ها با بازرسی از ساکنان محلی شناسنامه های آنها را ضبط می کنند و با استفاده از این شناسنامه ها به عنوان افراد غیر نظامی از رقه می گریزند.

این منبع اعلام کرد، در چند روزه احیر، حداقل 10 نفر از صفوف داعش فرار کرده اند.

فرار داعشی ها با نزدیک تر شدن ارتش سوریه و نیروهای کرد به رقه افزایش یافته است.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 187 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 19:41

بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در کنار عروسک "انگری بردز" در روز جهانی شادی – نیویورک

بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در کنار عروسک

ادامه تظاهرات علیه رییس جمهور برزیل –سائوپائولو

ادامه تظاهرات علیه رییس جمهور برزیل –سائوپائولو

ورود پناهجویان سوری به جزیره لسبوس یونان

ورود پناهجویان سوری به جزیره لسبوس یونان

برگزاری جشن دومین سالگرد الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه –بندر سواستوپول در کریمه

برگزاری جشن دومین سالگرد الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه –بندر سواستوپول در کریمه

اعتراض نمادین فعالان صلح به فروش تسلیحات نظامی انگلیس به عربستان – خیابان داونینگ لندن

اعتراض نمادین فعالان صلح به فروش تسلیحات نظامی انگلیس به عربستان – خیابان داونینگ لندن

افتادن از اسب در جریان مسابقات اسب سواری – انگلیس

افتادن از اسب در جریان مسابقات اسب سواری – انگلیس

یک روز بارانی در سرینگر کشمیر

یک روز بارانی در سرینگر کشمیر

تمرینات هنرآموزان یک مدرسه هنرهای رزمی – چین

تمرینات هنرآموزان یک مدرسه هنرهای رزمی – چین

شامپانزه باغ وحش بانکوک تایلند

شامپانزه باغ وحش بانکوک تایلند

بازی کودکان فیلیپینی – مانیل

بازی کودکان فیلیپینی – مانیل

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 168 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 17:30

http://pgnews.ir/uploader/%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-2-150x150.jpgجنوب نیوز- محمد جعفری: خشکسالی های پیاپی یکی از پدیده های طبیعی مربوط به مناطق جنوبی ایران بوده است. واقعیت این است که در این مقوله کشاورزان فقیر و خرده‌پا آسیب‌پذیرتر هستند. آن‌ها قربانیان اصلی این وضعیت هستند. نتایج نشان می‌دهد که نگرش کشاورزان به خشکسالی عمدتاَ متافیزیکی به جای فیزیکی و زیست‌محیطی است.(Hayati ,2010 )

قحطی در دو دوره تاریخی گریبان مردم محنت کشیده ایران را بیشتر از دوره‌های دیگر گرفت. همچنین قحطی‌های اتفاق افتاده بزرگ مصادف با شروع جنگ‌های جهانی بوده است و عوامل بسیاری در بروز این پدیده دخیل بوده است.

عامل اصلی تشدید و طولانی‌شدن قحطی ای که منجر به مرگ میلیون‌ها ایرانی شد سیاست‌های بازرگانی و مالی بریتانیا بود. (مجد،۱۳۸۶)

ایران، هنگامی بزر‌گ‌ترین فاجعه را تحمل می کرد که در اشغال نظامی انگلیس بود. انگلیسی‌ها جز چند اقدام تسکینی صوری و بی‌اثر نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند بلکه، با خرید گسترده غلات و مواد غذایی در ایران و وارد نکردن غذا از هند و بین‌النهرین ممانعت از ورود مواد غذایی از ایالات‌متحده‌امریکا و اتخاذ سیاست‌های مالی، از جمله نپرداختن درآمد‌های نفت ایران، قحطی را شدت بخشیدند. (والش،۱۳۸۷)

ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد و ﺳﭙﺲ وﻗﻮع ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﻲ اول ﻣﻮﺟﺐ آن ﺷﺪ ﻛﻪ ﻓﺮودﺳﺘﺎن آﺳﻴﺐدﻳﺪه از ﺟﻨﮓ، از ﺷﻬﺮﻫﺎ و روﺳـﺘﺎﻫﺎ و ﺣﺘﻲ اﻓﺮاد اﻳﻠﻴﺎﺗی، ﻣﺨﺘﺼﺮ ﻋﻼﻳﻖ و زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮد را در جستجوی ﻛﺎر و ﻧﺎن رها کرده و ﺑﻪﺳﺮزﻣﻴﻦ های جدید ﻣﻨﺘﻘﻞﻛﻨﻨﺪ.

خوزستان با وقوع عملیات اکتشاف و بهره برداری از صنایع نفتی یکی از مقاصد کارگران در جستجوی کار و در اندیشه رهایی از قحطی بود. به‌ طوری‌ که تعداد کارگران ایرانی شرکت نفت ایران و انگلیس از ۲۵۰۰ نفر در سال ۱۲۸۹(۱۹۱۰میلادی) ﺑـﻪ ۱۷۰۰۰ نفر در سال۱۲۹۷(۱۹۱۸ میلادی) رﺳﻴﺪ. اﻳﺠﺎد ﺻﻨﻌﺘﻲ ﺟﺪﻳـﺪ ﺑـﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻳﻚ ﺷـﺮکت اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ و اﺳﺘﺨﺪام ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ۴۰ درصد ﻛﻞ ﻛﺎرﮔﺮان مشغول به کار اﻳﺮاﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ دغدغه‌ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺘﻔـﺎوت روﺑﻪرو بودﻧﺪ، ﻓﺼﻞ تازه‌ای در ﺗﺎرﻳﺦ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻳﺮان گشود.

ﻧﺎاﻣﻨﻲ و ﺑﻲﺛﺒﺎﺗﻲ ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﻗﺘﺼﺎدی در اﻳﺮان ﻣﻘﺎرن ﺑﺎ دوره ﺗﺎرﻳﺨﻲ اﺳﺘﺒﺪاد ﺻﻐﻴﺮ و ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی ﻣﻜﺮر در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﻴﺰ تاثیر به‌سزایی در اﻧﺘﺨﺎب گزینه ﻣﻬﺎﺟﺮت ﺑﻪ ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﮔﺮم و ﻏﺮﻳﺐ ﺧﻮزﺳﺘﺎن داﺷﺖ.(معتقدی،۱۳۹۲)

نمونه‌ای از اتفاقات پس از حادث شدن قحطی در ایران را می‌توان قاچاق، ناامنی و احتکار برشمرد که اوج هرج و مرج را در آن دوران نشان می‌دهد. نمونه‌هایی از این دست اتفاقات به اختصار آورده می‌شود.

قاچاق: در ﭼﻬﺎر راه زﻧﺪ ﺷﯿﺮاز، دﺳﺘﻪای از ﮐﺎﻣﯿﻮنﻫﺎی ﺷﻮروی را ﮐﻪ از ﺑﻮشهر ﻋﺎزم ﺗﻬﺮان ﺑﻮدﻧﺪ ﺑﺎزرسی و اﺟﻨﺎس ﻗﺎﭼﺎق را از دوازده ﮐﺎﻣﯿﻮنﮐﺸﻒﮐﺮدند. (پارس، ۱۳۳۲)

ناامنی: ﺳﺎرﻗﺎن ﻣسلح، در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﮐﺘﻞ دﺧﺘﺮ - ﺣﺪ ﻓﺎﺻـﻞ ﺟﺎده ﺷﯿﺮاز ﺑﻪ ﺑﻮﺷﻬﺮ- ﺑﻪ ﮐﺎﻣﯿﻮﻧﯽ ﺣﺎﻣﻞ ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﭼﺎی دﺳﺘﺒﺮد زدﻧﺪ و ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﭼﺎی را ﮐﻪ ارزش ﭘﻮﻟﯽ آن ﻣﻌﺎدل ﺳﯽ ﻫﺰار ﺗﻮﻣﺎن ﯾـﻮد دزدﯾﺪﻧـﺪ (ﭘـﺎرس،۱۳۲۱)

احتکار: ﺟﻨﮓ ترس از ﮐﻤﺒﻮد ﻣﻮاد ﻏﺬاﯾﯽ را ﺑﺎ ﺧـﻮد ﺑـﻪ ﻫﻤـﺮاه ﻣﯽآورد ﮐﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﻪ اﺣﺘﮑﺎر ﮐﺎﻻ، ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﮐﺎﻻﻫـﺎی اﺳﺎﺳﯽ ﻣﯽاﻧﺠﺎﻣﺪ. اﺣﺘﮑﺎر از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪه ﻗﺤﻄﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺑﺴـﯿﺎری از ﻣﻮاﻗﻊ، ﻣﻨﺸـﺎ ﻗﺤﻄﯽ ﺷـﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽشود. (دﻫﻘﺎن نژاد،۱۳۹۳)

روزنامه اطلاعات در گزارشی که از بوشهر ارائه می‌کند خاطرنشان می‌سازد که نان بوشهر خراب شده ‌است. جنس نان در بهترین شرایط از جو و ذرت است و در آن مواد زائد خارجی یافت می‌شود. در این نان‌ها هیچ اثری از گندم نیست و مصرف این نان موجب بیماری مردم شده‌است. دشتی،‌ دشتستان و تنگستان و مهم‌تر از همه جنوب کردستان از جمله مناطقی بودند که مأمورین دولتی از آن‌ جا گریخته و یا توسط رؤسای قبایل اخراج شده و امور آن مناطق را سران عشایر و قبایل اداره می‌کردند.(بایرامی،۱۳۹۱)

***

به دنبال تسلط شرکت نفت ایران و انگلیس در بهره‌برداری از منابع نفتی کشور، مردم نیز در مناطق نفت‌خیز خوزستان از جمله اهواز و شهرها و روستاهای اطراف به منظور پیدا کردن شغل پردرآمدتر خانه و کاشانه خود را رها کردند و به سمت میدان‌های نفتی سرازیر شدند. (‌علم،۱۳۹۴)

در آن دو دوره تاریخی و تاریک این سرزمین، صنعت نفت با جذب نیرو از مناطق قحطی‌زده و یاری‌رسانی به مردم این پهنه از ایران زمین دو مشکل اشتغال و معیشت آن‌ها را همزمان رفع کرد. به گواه تاریخ شفاهی آن دوره، هرکس برای کار به مناطق نفتی مراجعه می‌نمود حتی بدون داشتن کمترین تخصصی به کاری واداشته می‌شد و تا زمانی که خود می‌خواست به کار ادامه می‌داد. حتی بسیاری از افراد در مشاغلی غیر وابسته به نفت، ولی صرفاَ به خاطر رونق‌آوری نفت مشغول بودند.

در آن دوره عده کثیری از مردم دشتی و تنگستان و دشتستان نیز برای رهایی از خشکسالی و قحطی‌های پی‌درپی رو به جانب مناطق به شدت نیازمند نیروی کار نهادند. صنعت نفت نیز آنان را با توجه به نبود تخصص، در مشاغل کمتر تخصصی به‌کارگیری نمود.

در آن برهه تاریخی صنعت نفت به عنوان میزبان کسانی که حتی از نقاطی به جز خوزستان پا به آن مناطق نهاده بودند نقش مثبت خود را به خوبی و تمام و کمال ایفا نمود. همه کسانی که آن زمان را درک نموده‌اند از خدمت‌رسانی کم‌نظیر این صنعت به محیط پیرامونی و حتی جامعه بومی و همچنین استانداردهای بالای انجام این کار به نیکی یاد می‌کنند. مردم گریخته از قحطی و خشکسالی که به کمترین امکانات بقا راضی بودند به یک‌باره در شرکت-شهرهایی با امکانات و تکنولوژی‌های دسته اول آن روزگار اسکان یافتند که حتی بسیاری از شهرنشینان کلان‌شهرهایی مانند اصفهان، تبریز، شیراز و … نیز از آن بی بهره بودند.

***

اینک این موقعیت کاملاَ صنعتی برای استان بوشهر پیش آمده است. با این تفاوت و امتیاز که هر چهار شرکت اصلی زیر مجموعه وزارت نفت در این استان پروژه‌های متعددی را در دست ساخت و اجرا دارند.

در حال حاضر بوشهر دست به گریبان قحطی و خشکسالی شدید و فراگیر نیست ولی با مسائل دیگری مانند چگونگی بازتعریف روابط شرکت‌های مستقر و محیط پیرامونی، قحطی شغلی برای افراد تحصیل کرده و آلودگی‌های ناشی از فعالیت‌های صنعتی درگیر است.

با توجه به اینکه اکثر مردم این سامان هنوز نیز بهترین خاطرات خود در آن زمانه سخت را همواره در شرکت-شهرهای آن دوره جستجو می‌کنند، بهتر است صنعت نفت نیز با توجه به برخورداری از این پیشینه مثبت سعی در تعامل بیشتر با مردمی داشته باشد که زمانی میزبانی شایسته برای آنان در روزهای سخت بوده است.

* منابع و مواخذ
۱-مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،۱۳۸۶ مؤسسه،( ۱۲۹۸-۱۲۹۶ ش/ ۱۹۱۹-۱۹۱۷ )قحطی بزرگ  محمدقلی مجد
۲- پت والش، چه کسی از ایرانیان یاد می‌کند…؟، نقدی بر کتاب قحطی بزرگ و نسل‌کشی در ایران،۱۹۱۹ -۱۹۱۷، فصلنامه مطالعات تاریخی.
۳- ربابه معتقد، ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺗﺎرﻳﺦ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺳﺎل ﺳﻮم ﺷﻤﺎره دوم، پاییز و زﻣﺴﺘﺎن، ۱۳۹۲ ص۱۳۷-۱۲۱ ﺻﻨﻌﺖ ﻧﻔﺖ و ﺗﺤﻮل ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ و ﺷﻐﻠﻲ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﻔﺖﺧﻴﺰ ﺟﻨﻮب ایران.
۴-ﻣﺮﺗﻀﯽدﻫﻘﺎن نژاد-اﻟﻬﺎم ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻤﺒﻮد ﻣﻮادﻏﺬاﯾﯽ و ﺷﻮرشﻫﺎی ﻣﺮدم اﯾﺮان در ﺳﺎلﻫﺎی ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم۱۹۴۵ ﺗﺎ ۱۹۴۱ /ش۱۳۲۴ ﺗﺎ ۱۳۲۰ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﺗﺎرﯾﺨﯽ)ﻋﻠﻤﯽ-ﭘﮋوﻫﺸﯽ(داﻧﺸﮑﺪه ادﺑﯿﺎت و ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﯽ- داﻧﺸﮕﺎه اﺻﻔﻬﺎن (دوره ﺟﺪﯾﺪ، ﺳﺎلﺷﺸﻢ، ﺳﺎلﭘﻨﺠﺎﻫﻢ ۱۳۹۳ ﺑﻬﺎر،(۲۱ ﺷﻤﺎره اول) ﭘﯿﺎﭘﯽ۱-۱۶ص.
۵- سمانه بایرامی، آثار و پیامدهای اجتماعی اشغال ایران در شهریور۱۳۲۰، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی- پرتال جامع علوم انسانی .
۶- محمدرضا علم، عصمت  بابادی، تاثیر اقدامات شرکت نفت ایران و انگلیس در ساختار اقتصادی، عمرانی و فرهنگی اهواز، فصلنامۀ تحقیقات تاریخ – ۲۸ – ۵۰)۱۳۹۴: سال بیست و پنجم، دفتر اول، بهار گنجینۀ اسناد.
۷-روزنامه پارس، ،۲:۴۵، ۱۳۲۱،۱۳۳۲،۲:۶۴٫۰
۸-Hayati Dariush, Yazdanpanah Masoud, Karbalaee Fereshteh, Department of Psychology, University of Allahabad SAGE Publications Los Angeles, London, New Delhi, Singapore, Washington DC Coping with Drought: The Case of Poor Farmers of South Iran, 2010.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 180 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 17:30

فرمانده انتظامی استان بوشهر از دستگیری متهم تیراندازی در خیابان آتش‌نشانی بوشهر خبر داد.
 
به گزارش جنوب نیوز، سردار حیدر عباس‌زاده در گفتگو با مهر اظهار داشت: شب گذشته یک فرد در خیابان آتش‌نشانی بوشهر اقدام به تیراندازی به سمت یک خودرو کرده و متواری شده بود که یک ساعت پس از تیراندازی دستگیر شد.
 
وی اضافه کرد: اواخر شب گذشته سه سرنشین خودرو سواری پارس به کلانتری ۱۱ بوشهر مراجعه کردند و مدعی شدند که که سرنشینان یک خودرو ام‌وی‌ام آنان را تعقیب کرده و در انتهای خیابان آتش‌نشانی بوشهر با اسلحه به سمت آنها تیراندازی کرده و خودرو آنها دچار خسارت شده است.
 
فرمانده انتظامی استان بوشهر بیان کرد: موضوع بلافاصله به واحدهای گشت در سطح شهرستان اعلام شد و اقدامات لازم برای شناسایی و توقیف خودرو نامبرده صورت گرفت.
 
وی خاطرنشان کرد: متهم به تیراندازی در خیابان فرهنگیان شناسایی و توقیف شد و در بازرسی از خودرو یک اسلحه شکاری پنج تیر غیرمجاز که در تیراندازی به کار رفته بود کشف شد.
 
عباس‌زاده افزود: متهم ضمن اعتراف به بزه انتسابی، اختلاف شخصی را عامل این تیراندازی اعلام کرد.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 185 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 17:30

اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد: باراک اوباما رییس جمهوری این کشور برای اولین بار زنی را برای تصدی فرماندهی نیروهای شمالی ارتش آمریکا انتخاب و پیشنهاد کرده است.
 
به گزارش رویترز، کارتر تصریح کرد: اوباما ژنرال 'لوری رابینسون' از نیروی هوایی را برای به عهده گرفتن فرماندهی نیروهای شمالی ارتش آمریکا انتخاب کرده است.

http://cdn8.akairan.com/files/images/news20163/201631821287303400a.jpg
 
این یکی از پست های ارشد در ارتش آمریکا است و رابینسون را که درحال حاضر، فرمانده نیروهای هوایی آمریکا در منطقه اقیانوسیه است به ژنرال ارشد ناظر بر فعالیت های نظامی در آمریکای شمالی تبدیل خواهد کرد. این انتصاب باید به تایید مجلس سنا برسد.
 
کارتر در مراسمی که نشریه پولتیکو در واشنگتن برپا کرده بود ؛ افزود: این تصمیم برای انتصاب خانم رابینسون به عنوان یک زن در فرماندهی نیروهای رزمی غافلگیر کننده بود و نشان می دهد که ما در ارتش آمریکا افسران زن توانمندی داریم.
 
وی افزود: وینسنت بروکس فرمانده نیروی زمینی آمریکا در اقیانوس آرام نیز فرمانده آینده نیروهای آمریکایی در کره جنوبی خواهد شد.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 197 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 4:04

ابراهیم حاتمی‌کیا این روزها بی ‌سر و صدا در حال ساخت مستندی درباره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. مستندی که حاتمی‌کیا در آن سراغ چهره‌های مهم سیاسی دوران جنگ از جمله هاشمی‌رفسنجانی رفته است.
 
 دیدار حاتمی‌کیا با هاشمی‌رفسنجانی چند هفته قبل، در بهمن ماه انجام شده و هاشمی‌رفسنجانی در ابتدای این دیدار به او گفته است: «فیلم‌های شما را خیلی می‌پسندم». در اوایل این ملاقات هاشمی‌رفسنجانی به حاتمی‌کیا گفته است: «شما چقدر جوان‌تر شده‌اید!» و چند ساعت بعد، پس از پایان دیدار و پیش از خداحافظی، باز هم با همان لحن شوخی تکرار کرده است: «احتمالا دفعه بعد که شما را ببینم، باز هم جوان‌تر شده‌اید!» هاشمی‌رفسنجانی یک انگشتر یادگاری از سنگ تربت کربلا و بارگاه امام حسین(ع) را هم به حاتمی‌کیا اهدا کرده است.
 
http://images.khabaronline.ir//images/2016/3/16-3-18-23236photo_2016-03-18_22-25-38-300x195.jpg

تهیه‌کننده این ‌مستند که درباره ابعاد نادیده هشت سال دفاع مقدس است، خود ابراهیم حاتمی‌کیا است و هنوز نامی برای آن تعیین نشده. این مستند دومین محصول چند ماه اخیر خانواده حاتمی‌کیا با محوریت هشت سال دفاع مقدس است. پیش از این هم یوسف حاتمی‌کیا (پسر حاتمی‌کیا) و مهدی برجیان به تهیه‌کنندگی ابراهیم حاتمی‌کیا مستندی به نام «چشم جنگ» ساخته‌اند. مستندی درباره سعید صادقی، عکاس جنگ تحمیلی که پس از گذشت ۲۵ سال تصمیم می‌گیرد دنبال آدم‌های درون عکس‌هایش بگردد.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 164 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 4:04

نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 248 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 4:04

جنوب نیوز- مشی رفتاری یادگار امام از زیباترین و شیرین‌ترین جنبه‌های شخصیتی اوست که بخشی از دلنشین‌ترین خاطرات یاران و دوستان وی را تشکیل می‌دهد.

سید رحیم میریان از نیمه دوم سال 60 با حضور در دفتر امام(ره)،شاهد و ناظر سلوک مودت آمیز و خاضعانه او با همه اقشار بوده و از آن انسان رئوف و مردمدار ،خاطرات شیرینی را به یاد دارد. وی با صمیمیتی شایسته یاور «یادگار امام» در این گفت و گو شرکت کرد و از همراهی و همگامی خویش تا پایان حیات آن یگانه زمان سخن گفت، سخنی سرشار از شادمانی برای جلوه های زیبای معنوی در او و نیز حسرتی غمبار از فقدان وی که حضورش یادآور امام(ره) بود و تسلا دهنده دلهای مغموم.

*نخستین آشنائی شما با مرحوم حاج احمد آقا چگونه پیش آمد؟

سال 60 بود که من در اصفهان دوره عقیدتی را می گذراندم. قبلا در سال 58 در سنندج و کردستان بودم و بعد استخدام رسمی سپاه شدم. در روزی که آقای رجائی و باهنر شهید شدند،به پادگانی که برای دوره عقیدتی در آنجا بودم تلفن زدند و گفتند که آیت الله طاهری ،امام جمعه اصفهان،با تو کار دارند.

*شما را می شناختند؟

بله،از قبل آشنائی داشتند.ایشان فرمودند، «فورا بیا دفتر من،کارت دارم.»گفتم،«در دوره عقیدتی هستم و نمی شود آن را رها کنم و بیایم .»فرمودند،«سپاه هماهنگ کرده و تو باید بیائی.»آقای کاظمی که مسئول سپاه اصفهان بود ،زنگ زد که فورا مرا بفرستند بروم.رفتم به دفتر ایشان و گفت،«حاضری بروی تهران؟»پرسیدم،«کجای تهران؟»گفت،«جماران»وقتی قبول کردم،گفت،«با چهارتا از پاسدارهای خودم ،این نامه را می گیری می روی تهران، جماران و این نامه را مستقیم می دهی به حاج احمد آقا.» من شبانه حرکت کردم و صبح رسیدم تهران و رفتم دفتر. احمد آقا آمدند دفتر. نامه را دادم. ایشان نامه را خواندند و گفتند،«فعلا همین جا در دفتر بمانید.»

*تا آن روز ایشان را از نزدیک ندیده بودید؟

خیر. ما دو سه روزی در دفتر ماندیم. بعد چهار نیرو از قم و چهار نیرو از مشهد و چهار نیرو هم از تبریز آمدند و در مجموع شدیم هفده نفر.

*هسته اولیه حفاظت بود؟

خیر، به عنوان یک نیروی مخفی بود که قرار بود حفاظت و کنترل اطراف بیت امام را به عهده بگیرد. مدتی به این شکل گذشت. اگر یادتان باشد در آن زمان منافقین خیلی نفوذ کرده بودند و دائما ترور می کردند. اول حزب بود و بعد دفتر ریاست جمهوری و همین طور پشت سر هم پیش می آمد و هر آن ممکن بود در جماران هم مشکلی ایجاد کنند و به این دلیل به ما گفتند که بیشتر کنترل کنیم،هر چند که حافظ امام از روز اول چه در نجف،چه در پاریس، چه قبلش خدا بود.اینجا هم حافظ خدا بود، ولی از لحاظ ظاهری این برنامه‌ریزی‌ها را کرده بودند. آیت الله طاهری به من گفتند که حاج احمد آقا خواسته که من این چند نفر را معرفی کنم که این کار را کردند. وقتی آمدیم ،شدیم هفده نفر و کنترل راههای منتهی به جماران، رفت و آمدها و در مجموع،کل منطقه را به عهده گرفتیم تا به تدریج امنیت برقرار شد و خطرات تا حدودی رفع شدند و قرار شد این نیروها محافظ حاج احمد آقا بشوند و من در دفتر بمانم که کارهای دفتر و خانه امام و خانه حج احمد آقا را انجام بدهم و به این شکل بود که آشنائی ما شروع شد.

*بارزترین ویژگیهای شخصیتی حاج احمد آقا از نظر شما کدامند و چه خاطراتی از ویژگیهای خلقی ایشان دارید؟

حاج احمد آقا بعد از امام ،یک الگو و یک دلسوز بود.او غیر از جنبه اولادی واین حرفها،محافظ امام بود.همه کارها را کنترل و بررسی می کرد.خیلی دقیق بود و حواسش خیلی جمع بود.بیشتر دلسوزیش باعث می شد دست به بعضی کارها بزند و مثلا همین نیروها را جمع کند.دلسوزیش خیلی بارز بود،لذا تا لحظه آخر عمر امام،یک لحظه از ایشان جدا نشد.یادم هست روز آخری که امام در بیمارستان بودند و آن وضع امام بود،مرحوم حاج احمد آقا به من گفت ،«بیا با هم برویم.»با هم رفتیم داخل اتاق امام.احمد آقا اولین کاری که کرد این بود که جلیقه امام را برداشت و پوشید.

*چرا؟

چون مهر حضرت امام داخل آن بود و می خواست محفوظ بماند.موقع برگشتن،وسط راه گفت،«نمی دانم چه کنم.امام دارد مثل شمع آب می شود.اصلا نمی دانم جه کار کنم.دارم دست و پایم را گم می کنم.»این دلسوزیش تا آخرین لحظه بود و بعد از رحلت امام هم یکی از شاهکارهائی که زد،این بود که آمد اعلام کرد که دیگر هیچ کس وجوهات به دفتر نفرستد،چون دیگر امام نیست.به من هم گفت که بروم دو سه تا کیسه گونی پیدا کنم و با هم به اتاق امام رفتیم وپولهائی را که مربوط به وجوهات بودند،جدا گذاشتیم،پولهائی را که مربوط به رد مظالم بودند، جدا گذاشتیم و جداگانه در گونیها ریختیم.پولهای متفرقه را هم جدا کردیم و ایشان گفت،«اینها را بر می داری و می روی قم،تحویل آقای فاضل لنکرانی می دهی.»من پولها راپشت ماشین گذاشتم و بردم قم،مدرسه فیضیه و تحویل دادم.

در حالی بود که هیچ کس هم از جا ومیزان این پولها خبر نداشت.

ابدا هیچ کس جز خود حاج احمد آقا و امام خبر نداشتند.من کمتر این جور برخوردها را از افراد دیده ام.به نظر من قطع دریافت وجوهات برای دفتر و رد کردن این پول‌ها، آن هم درست بلافاصله بعد از فوت حضرت امام، واقعا شاهکار است و اوج ایمان و پاکی احمد آقا را نشان می دهد.

*برخورد ایشان با افراد دفتر، محافظان و اطرافیان چگونه بود؟ می‌گویند که بسیار خاکی و متواضع بودند.

واقعا همین طور است. بارها می‌شد که به صورت پاسداری که همراه شخصیتی می‌رود، به سفر می‌رفت. گاهی حتی یک بقچه هم بالای سرش می‌گذاشت که کسی او را نشناسد. چفیه‌ای می‌بست و بقچه را می‌گذاشت روی سرش، بعد دنبال بعضی از آقایان که همراهش می‌رفتند، راه می‌رفت، به خاطر اینکه او را نشناسند و بهتر بتواند میان مردم برود، درد دلشان را بشنود و به گرفتاری‌های آنها رسیدگی کند. در مسافرت‌ها همیشه سعی می‌کرد به فقیرنشین ترین مناطق برود. یادم هست یک بار یک بنده خدائی از قمصر کاشان آمده بود دفتر و اصرار داشت که ما به خانه‌اش برویم. از او پرسیدم،«ما به چه مناسبتی باید به خانه شما بیائیم؟» گفت، «حاج احمد آقا یک بار به خانه من آمده و دلم می خواهد شما هم بیائید.» گفتم، «باشد.می آئیم.» یک روز با حاج عیسی راه افتادیم و رفتیم قمصر کاشان و از یک گلابگیر، سراغ او را گرفتیم.گفت، «این کسی که نشانیش را می‌خواهید، آدم بدبختی است. چطور شما می خواهید بروید خانه او؟» گفتم،«ما را دعوت کرده و مهمان او هستیم.» گفت،«آن بنده خدا آه ندارد که با ناله سودا کند. چطور مهمان دعوت کرده؟»به هر حال نشانی را داد و رفتیم و خانه را پیدا کردیم. پهنای کوچه‌ای که خانه آن بنده خدا در آن بود، واقعا بیشتر از نیم متر هفتاد سانت نبود و نمی شد داخل رفت.کوچه پسکوچه‌های عجیب و غریبی بود. به در خانه که رسیدیم، دیدیم یک در چوبی زهوار در رفته است. خانه حسابی مخروبه بود. تقریبا یک شبانه روز با حاج عیسی آنجا ماندیم. او عکس‌هایش را آورد و نشانمان داد. در عکس‌ها حاج احمد آقا در ایوان خانه او نشسته و عکس گرفته بود.

*این جور آدم‌ها را از چه طریقی پیدا می کردند؟

نمی‌دانم! مثلا رفته بود بیدخون عسلویه، خانه یکی از این سیاهپوست‌ها، بچه‌اش را آورده بود اینجا و از او نگهداری می کرد که کمک به آنها کرده باشد. این بچه مدت‌ها اینجا ماند و حاج احمد آقا مثل بچه خودش از او مراقبت می کرد،پرستاریش را می‌کرد، به او می رسید.بعد هم او را فرستاد قم که درس طلبگی بخواند. چند سالی هم خواند، ولی رها کرد و رفت. مقصودم این است که می‌رفت محلات مستضعف نشین هر منطقه و با خانواده‌های فقیر آن منطقه رابطه داشت. با مرفهین رابطه نداشت یا خیلی کم داشت. یک بار رفته بود شمال و به آقای احسان بخش گفته بود،«می خواهم بروم کنار دریا، منتهی نمی خواهم کسی بفهمد.»یک قالیچه و فلاسک چائی را برداشته و رفته بودند نزدیک دریا، نزدیک خانه آدم مستضعفی که خیلی هم بچه داشت.آنجا قالیچه را پهن می کنند و می‌نشینند و از فلاسک برای خودشان چائی می‌ریزند که بخورند که صاحب آن خانه آنها را می‌بیند و با اصرار آنها را به خانه‌اش می‌برد.

*آنها را شناخته بود؟

اولش نه، چون حاج احمد آقا چفیه می‌بست و کسی او ‌را نمی شناخت. وقتی وارد خانه می‌شوند،بعد از چند دقیقه، صاحبخانه متوجه می شود و او را می‌شناسد و می‌رود بچه‌هایش را بیدار می‌کند که،

«بیائید،پسر امام آمده است.» فردای آن روز، آقای احسان بخش در نماز جمعه اعلام می‌کند که، «می‌دانید چه کسی به اینجا آمده؟» حاج احمد آقا به او می‌گوید،«مگر قرار نبود نگوئی؟» می‌گوید،«دلم نیامد.»

*رابطه‌شان با اعضای دفتر چگونه بود؟

با آنها هم همین‌طور.با اعضای دفتر واقعا رفیق بود.مثل برادر بود.

من بعد از رحلت امام می‌خواستم برگردم شهرم. دل و دماغ ماندن نداشتم و می‌دیدم که دیگر وجودم هم لازم نیست. رفتم پیش حاج احمد آقا و گفتم،«اگر اجازه بدهید من از اینجا بروم.»گفت،«برای چه بروی؟» گفتم،«امام که دیگر نیستند. اینجا هم که کاری نیست.»گفت،«من برادر ندارم. تو نمی‌خواهی برادر من باشی؟ تو به عنوان برادر من هستی.»ما هم دیگر زبانمان کوتاه شد و ماندیم و هنوز که هنوز است که هستیم.

*در سفرهائی که می رفتند،شما هم می رفتید؟

خیر.بیشتر بقیه بچه‌ها می‌رفتند، چون مسئولیت اداره اینجا با من بود.من فقط در سال 60 که جو ترور حاکم بود،خودم همراهشان می رفتم.

*داخل شهر هم زیاد می رفتند؟

بله،مخفیانه می‌رفت و برای امام خبر جمع می‌کرد.سعی می‌کرد ببیند واقعا زندگی بر مردم چگونه می گذرد. از آنها می‌پرسید که چه کاره اند، اهل کجا هستند، امورشان چطور می‌گذرد و به این ترتیب سعی می‌کرد از حال مردم و جامعه باخبر باشد.گاهی مخفیانه می‌رفت به جبهه ها سر می‌زد و هیچ کس هم نمی‌فهمید که او رفته. یکی از راههائی که امام از واقعیتهای جامعه با خبر می‌شدند،حاج احمد آقا بود.

*از وابستگی عاطفی حاج احمد آقا و امام خاطراتی را نقل کنید.

امام وابستگی‌شان به خدا بود. حاج احمدآقا مطیع امام، شاگرد امام و محافظ امام بود و واقعا برای امام و دفتر امام، ستونی بود. هر کسی که به دفتر می‌آمد، ابتدا با حاج احمد آقا صحبت می‌کرد. اگر مسئله طوری بود که خود حاج‌احمد آقا بتواند حل کند، دیگر به امام ارجاع

نمی‌داد و برایشان ایجاد مزاحمت نمی‌کرد، ولی اگر لازم بود که امام تصمیم بگیرند و دستور بدهند،بلافاصله وقت را تنظیم می‌کرد و به امام ارجاع می‌داد. ما بعد از حاج احمد آقا، هیچ کس را نداشتیم که این قدر با امام رابطه نزدیک داشته باشد. اغلب کارها توسط خود حاج احمد آقا انجام می‌شدند.

*بعضیها این تهمت را به حاج احمد آقا می‌زنند که او امام را کانالیزه کرده بود و نمی‌گذاشت بعضی از حرفها و خبرها به امام برسد. در این باره چه خاطره ای دارید؟

یادم هست در سال 60،آقای مهندس بازرگان آمد اینجا و بچه ها یک مقدار بدرفتاری کردند.

خبر رسید به امام.ایشان پیغام دادند،«یا جمع کنید بروید یا هر کسی آمد اینجا، مهمان من است و حرمتش واجب و هیچ فرقی ندارد که انقلابی هست یا نیست. شما فقط باید وظیفه تان را انجام بدهید و حق ندارید کوچک ترین توهینی به احدی بکنید.» از همان روز، بچه‌ها این نکته را رعایت کردند و برایشان فرقی نمی‌کرد که چه کسی بیاید و چه کسی برود. امام حالت آفتاب را داشتند. آفتاب بر سر همه می تابد. امام هم دست محبت و لطفشان بر سر همه بود. یکی از دلایلی که امام از همه چیز و همه جا باخبر بودند، این بود که با همه افراد رابطه داشتند. با همه تعامل داشتند.اخبار را ،هم از دوست می‌گرفتند هم از دشمن. هم از رادیوهای خودی می‌گرفتند، هم از رادیوهای بیگانه. هم از ضد انقلاب می‌گرفتند، هم از انقلابی. غیر از این بود، نمی‌توانستند آن تصمیمات قاطع را بگیرند.

*از تلاش‌های حاج احمد آقا برای حفظ جان امام،چه از لحاظ امنیتی و چه از لحاظ رعایت مسائل پزشکی چه خاطراتی دارید؟

ایشان دلسوز امام بود و هر وقت احساس می‌کرد ملاقات‌ها برای امام ضرر دارند، آنها را قطع می‌کرد.می‌گفت،«حفظ جان امام، واجب است.» بعضی وقت‌ها حتی خواهرشان می‌خواستند بیایند بالا، می گفت که نیایند،مبادا خبری به امام بدهند که به حال امام نسازد.

البته این موارد، استثنا بودند. مال وقتی است که امام مریض بودند و دکترها گفته بودند دادن اخبار ناراحت کننده به امام، خطر دارد، لذا حاج احمد آقا سعی می‌کرد هیچ کس با امام رابطه نداشته باشد که خبری به ایشان بدهد. ملاقات‌ها را به کلی قطع می‌کرد. حتی آقای صانعی که رئیس دفتر بود،خودش می‌آمد، ولی می‌گفت کسی را حق نداری بیاوری.هر وقت حال امام خوب بود، همه می‌آمدند،اما حاج احمد آقا به محض اینکه احساس خطر می‌کرد، نمی‌گذاشت کسی بیاید.

*ظاهرا ایشان شبها در میان رده‌های حفاظتی جماران می گشته‌اند که ببینند وضعیت چگونه است.

بله همین طور است.حاج احمد آقا اکثر شبها در اطراف جماران تاب می خورد. گاهی روزها یکی دو ساعت بیشتر می‌خوابید که بتواند شبها بیدار بماند. حتی می‌رفت روی کوه، روی کولک چال،چون آنجا ممنوع بود و کسی نمی توانست برود. می‌رفت تا سرکشی کند و ببیند چه خبر است. مرتب در داخل خود پایگاه‌ها می‌رفت، چه آشکار، چه پنهان،چه شب‌، چه روز. وضعیت را تحت کنترل داشت،یعنی کنترل منطقه جماران کاملا در دست حاج احمد آقا بود. ممکن نبود کوچک ترین اتفاقی بیفتد و او باخبر نشود.

*بعد از رحلت امام(ره) که وقتشان کمی آزادتر بود، برنامه شان چه بود و کلا روزگار چگونه بر ایشان می‌گذشت؟

حاج احمد آقا بعد از فوت امام، واقعا زجر می‌کشید. دیگر دل و دماغ سفر رفتن نداشت. بیشتر وقتش را صرف درس و بحث و مطالعه می کرد، چون در زمان امام واقعا نمی‌رسید مطالعه کند. گاهی هم منبر مختصری می‌رفت.برای بچه‌های سپاه و مردم در حسینیه جماران کلاس تفسیر گذاشته بود.بعد از فوت امام واقعا دل و دماغ نداشت و مدتی هم به کوشک رفت.

*اتفاقا این نکته ای است که کمتر کسی در باره آن حرف زده است و می خواهیم که شما توضیح بیشتری بدهید.آیا شما به کوشک رفتید؟

من دو بار رفتم. می‌دانید که عرفا گاهی گوشه نشینی دارند. او هم رفت به کوشک که مدتی تنها باشد.و زنش هم زیاد شده بود و تصمیم گرفت خیلی کم غذا بخورد. می‌خواست کمتر با مردم رابطه داشته باشد. می‌خواست با خدای خودش خلوت کند و به همین خاطر هم زود به خدایش پیوست.در طول مدتی که آنجا بود ،وزنش تقریبا بیست کیلو کم شده بود که دکترها گفتند این کاهش وزن سریع، خطرناک است.بعد هم که آمد و جریان سکته اول پیش آمد.

*ماجرا از چه قرار بود؟

یک روز صبح حاج احمد آقا آیفون زد که، « خودت را به من برسان.»یک ماه قبل از فوتش بود.من فورا رفتم و دیدم نشسته کنار دیوار و رنگش مثل گچ ،سفید شده و سرش را با حالت عجیبی روی دیوار گذاشته. فورا زنگ زدم به دکترها. او را در همان خانه بستری کردند.تقریبا چهار پنج ساعتی زیر سرم بود تا به هوش آمد.بعد از آن هر جا می نشست،می‌گفت،«باید رفته باشم.این میریان نگذاشت.» من می گفتم،«آقا!به من چه؟عمر دست خداست.»روزی که فوت کرد، شبش خانه برادر زنش بود.بعد آمده بود و قرصهایش را خورده و خوابیده بود. ظاهرا نزدیک اذان صبح سکته کرده و از تخت،پائین افتاده بود.من صبح زود آمدم و ماشین را برای انجام کاری برداشتم و بردم.آن موقع خبری نبود.ساعت هشت که بر گشتم،به من گفتند که حاج احمد آقا را برده اند بیمارستان.پرسیدم،«چرا؟»گفتند،«حالش به هم خورده»من چون آن خاطره را داشتم،گفتم،«چیزی نیست.شاید مثل همان روز شده.»بعد که رفتم بیمارستان بالای سرش،دیدم این دفعه مثل آن بار نیست.زمین تا آسمان فرق کرده.شاید قسمت این بود.

*آیا تا لحظات آخر بالای سرشان بودید؟

بله بودم.آقای هاشمی رفسنجانی آمدند بالای سرشان.فورا زنگ زدند به آلمان که دکتر مغز و اعصاب بیاید و آنها همان بعد از ظهر آمدند.یکی از دکترها ایرانی و مقیم آنجا بود.یکی هم آلمانی بود.وقتی آمدند بالای سر او و وضعیتش را بررسی کردند،گفتند،«دیگر بعید است که برگردد،چون ابتدا سکته قلبی کرده و بعد سکته مغزی و خون به مغز نرسیده»،ولی آن دکتری که از آلمان آمده بود ،می گفت،«او را نگه دارید،چون من در میان بیمارانم کسی را داشته ام که بعد از شش هفت روز به طور اتفاقی برگشته»پزشکان سعی کردند حاج احمد آقا را نگه دارند،ولی چون کلیه ها از کار افتاده بودند،آب توی پوست می رفت.من یک روز به دکتر عارفی گفتم،«اگر واقعا می دانید فایده ندارد،حاج احمد آقا را اذیت نکنید.»چون یادم بود لحظات آخری که پزشکان روی امام کار می کردند،حاج احمد آقا از دکتر عارفی پرسید،«آیا کارهائی که برای امام می کنید،فایده دارند؟»و دکتر عارفی جواب داد،«خیر»حاج احمد آقا گفت،«پس امام را اذیت نکنید.»من همین جمله را بالای سر احمد آقا به دکتر عارفی گفتم.دکتر عارفی گفت،«فرق حاج احمد آقا با امام این است که ایشان سکته کرده،ولی امام سرطان داشتند و این بیماری باعث فوتشان شد.ما باید احمد آقا را هر جور شده نگه داریم،مگر اینکه خود قلب از کار بیفتد.»روز پنجشنبه ای بود که قلب او از کار افتاد.

منبع: فارس


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 175 تاريخ : جمعه 28 اسفند 1394 ساعت: 20:32

روایتی از آزادی محیط بان «غلامحسین خالدی»/ آخرین چوب‌ خط بر دیوار زندان با گلریزان سبز مردم


بعد از نزدیک به 6 سال محیط‌بان خالدی دیشب در زندان یاسوج، آخرین چوب خط را زد و شاید تا صبحِ آزادی خواب به چشمش نیامده است.

جنوب نیوز- بعد از نزدیک به 6 سال محیط‌بان خالدی دیشب در زندان یاسوج، آخرین چوب خط را زد و شاید تا صبحِ آزادی خواب به چشمش نیامده است.
 
برای «نازنین» این بهار، بهارِ سال‌های پیش نیست. در نبود پدرش که محیط‌بانِ دربند دناست، عید نوروز نه شیرینی داشت و نه لباس نو. مادر می‌گفت:«غلامحسین که نیست، چه عیدی؟» بعد از نزدیک به 6 سال محیط‌بان خالدی دیشب در زندان یاسوج، آخرین چوب خط را زد و شاید تا صبحِ آزادی خواب به چشمش نیامده است. او شبی از غم اسارت بی‌خواب بوده و حالا از شوق رهایی. هفته پیش که وجه المصالحه برای آزادی اسعد تقی زاده؛ محیط‌بان دربند دیگر دنا با کمک مردم جور شد و بعد از هشت سال آزگار از زندان بیرونش آوردند، دل خانواده خالدی هم قوت گرفت که آزادی نزدیک است و چه بهاری شود با او.

http://images.khabaronline.ir/images/2016/3/position50/16-3-18-358556.jpg
 
تابستان سال 89، بعد از اینکه صدای شلیک گلوله در ارتفاعات چهار هزار متری دنا، سکوت کوه را شکست، غلامحسین خالدی محیط‌بان و سه همکار دیگرش با چهار شکارچی غیر مجاز رو به رو شدند که لاشه یک کل وحشی را با خود داشتند. ساعتی بعد حادثه اتفاق افتاده بود و در درگیری مسلحانه، یک شکارچی ناخواسته کشته و خالدی به عنوان عامل شلیک بازداشت شد، به «علم قاضی»، «احتمالاً» قاتل فرض شد و به اتهام قتل عمد به قصاص نفس محکوم. با اعتراض وکیل مدافعش، دیوان عالی کشور تحقیقات دادگاه برای مجوز حمل سلاح و رعایت یا عدم رعایت قانون بکارگیری سلاح توسط متهم را ناقص و محتاج بررسی بیشتر اعلام کرد. در جلسات مختلف دادگاه کیفری، حکم اعدام او سه بار تکرار و هر سه بار از سوی دیوان عالی نقض شد تا اینکه در آخرین جلسه قاضی حکم به مصالحه داد و برای گرفتن رضایت از اولیای دم، امضای طرفین پای توافقی 750 میلیون تومانی نقش بست. در این سالها که خالدی در زندان یاسوج شب و روز می‌گذراند، امیدش برای جور شدن وجه المصالحه رنگ می باخت اما مردم از شهرها و کشورهای مختلف به حساب «گنجه پشتیبان زیست بوم ایران» کمک کردند و با بخشندگی گره از کار محیط‌بانان دربند گشودند.
 
چهارشنبه جلسه نفسگیری در دفتر نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد تا صورت‌جلسه بخشش و آزادی به امضا برسد. به جز ولی دم و ریش سفیدان محل، معاونت دادگستری استان، گروهی از اعضای «پویش حیات» هم حضور داشتند تا دست آخر پس از پنج ساعت چندین امضا پای برگه رضایتنامه آزادی خالدی نقش بست. جلسه صلح و بخششی که صبح امروز برگزار می شود، کلیدِ آزادی محیط‌بان خالدی است.
 
انتظارِ خوش
 
حال و هوای خانه روستایی خالدی در میمند، بهاری است؛ بهاری دیگر که نه نسیمش به بهار سالهای دیگر رفته و نه آفتابش. در مدام صدا می‌کند و مهمان پشت مهمان می آید برای عرض تبریک. فاطمه، همسر محیط بان خالدی از همسایه ها که برای خبر جستن آمده‌اند پذیرایی می کند، مثل شب های عید سالهای پیش. در صدایش بغض و شادمانی در هم است. «این سالهای سیاه، آرزوی روز آزادی را داشتم. 6 سال خیلی سخت گذشت. پدر غلامحسین از بس گریه کرد چشمش خیلی ضعیف شد. مادرش دیگر سخت راه می‌رود. معلوم نیست کِی از راه برسد. ما گوش به زنگیم و منتظر.»
 
بیماری قلبی، زخم معده و ناراحتی اعصابی که در این سالها فاطمه را دچار کرد، نگذاشت برای مراسم گلریزانی که هفته پیش برای آزادی خالدی برگزار شد سر برسد. «ای مشکل که سیمو پیش اومه، خیلی ناراحت آبیم. مریض بوم. الانم مریضُم. دکتر می‌گفت معده‌ت زخمه ناراحت نه‌آبو. والا نمی‌شد.» نا امید شده بودند، چطور می توانستند این همه پول جور کنند؟«عید که می شد نه لباس نو می پوشیدم و نه شیرینی می‌گرفتم. چه شیرینی؟ با این دردها فقط تلخی داشتیم. سه بچه از دست داده بودیم و شوهرم به زندان رفته بود. اما حالا فقط به خوشی آمدنش فکر می کنم. این انتظار خوش است.» توی خانه تلفن مدام زنگ می خورد و کسی آن طرف خط آزادی را شادباش می گوید.
 
شوق اولین پرواز
 
آخرین خاطره تنها دختر غلامحسین خالدی محیط‌بان از حضور پدر در خانه مال زمانی است که 9 ساله بود. پدر از راه رسیده بود و برایش بستنی آورده بود و با صدای بلند خندیده بودند. مزه شیرین بستنی اما کم کم از یادش رفت و بعد از آن هر بار نازنین را به گریه انداخت. او 15 ساله شده، خیلی بزرگ تر از پیش. قد کشیده، پوستش گندم گون است، چشم هایش از شوق برق می زند و شادی کودکانه اش مثل اشتیاق اولین پرواز پرنده‌هاست. با چنان ذوقی از آمدن همسایه ها می گوید که نفسش به شماره می‌افتد. « همین فردا میرویم یاسوج دنبال بابا. کاش هر چه زودتر صبح برسد.»
 
برای پدرش عالمی گل گرفته تا وقت آزادی به او بدهد. هفت سین خریده تا این عید دور هم باشند و لحظه ها را می شمارد که باز مثل قدیم سر به کوه و دشت بگذارند و پرنده‌ها را دید بزنند.« بابا زاده کوه است، کوه را که میدیدم غصه ام می شد که نیست. آروزی آن روزها را داشتم که با هم بیرون می‌رفتیم. این 13 به در مثل بچگی هام دستش را می گیرم و می رویم کوه.  این عید فرق دارد.»
 
هر صبح با صدای خالدی بیدار می‌شدم
 
بهمن ایزدی، یکی از اعضای« گنجه زیست بوم ایران‌« است؛  حساب بانکی که برای جمع آوری وجه المصالحه محیط‌بانان به راه افتاد و بناست چاره بخشی از مشکلات محیط زیست کشور باشد. ایزدی چهار سال است که هر صبح با صدای دو محیط بان در بند بیدار شده. «دیگر عادت کرده ام. می دانم که هر صبح یا اسعد زنگ می زند یا غلامحسین.»
 
اما حالا لحظه به لحظه زمان آزادی دومین محیط‌بان نزدیک‌تر می‌شود. ساعت‌هایی نفس‌گیر که برای ایزدی یا در جلسات مصاحله گذشت یا در مراسم گلریزان برای جمع آوری کمک مردم. این ساعت‌ها محیط‌بانان از نقاط مختلف کشور با او تماس میگیرند و از اوضاع می‌پرسند و ایزدی بهشان جواب می دهد که مردم محیط‌بانان را باور کردند، آنها با دست یاری شان اسعد را نجات دادند و خالدی هم به زودی آزاد می شود. کار آزادی که تمام شد باید پیگیر مشکلات دیگر باشیم، ببینیم اشکال قانون کجاست و حلش کنیم.
 
می‌گوید که کاش همه باور کنند که محیط بانان برای حفظ سرمایه های مردم کار می‌کنند.«سرمایه محیط زیست که فقط کل و بز نیست. محیط بانان حافظ جنگل و مرتع و منابع آبند. با وجود خلا های قانونی، قصاص به جامعه محیط‌بانی آسیب میزند و به سرمایه های ما.  محیط‌بانان باید بدانند که مردم قدردان تلاش آنها هستند و اگر مشکلی برایشان پیش بیاید برای گره گشایی به میدان می آیند. همین نجات یافته ها برای کشور  بیشتر دل می سوزانند. 
 
برای بهمن ایزدی وهمراهانش که پیگیر ماجرای حافظان دربند طبیعت بودند، آزادی آنها رنگ دیگری دارد. پیش از این چهره غمزده و رنگ پریده همسر اسعد دلگیرشان می‌کرد، چهره ای که روز آزادی گل انداخته بود و به قول ایزدی «چشمهایش می خندید.» حالا پایان دادن به چشم انتظاری خانواده خالدی آرزوی اوست./ خبرآنلاین


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 186 تاريخ : جمعه 28 اسفند 1394 ساعت: 20:32

فاز نخست دهکده گردشگری بوشهر با حضور معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و استاندار بوشهر مورد بهره برداری قرار گرفت.

به گزارش جنوب نیوز، معاون عمرانی استانداری بوشهر در این آئین گفت: فاز نخست دهکده گردشگری امید در سطح 14.5هکتار در بزرگراه امام علی (ع) بوشهر در طول یک سال احداث شده است.

محمد حسین باستی افزود: برای احداث فاز اول دهکده گردشگری در بوشهر 150 میلیارد ریال اعتبار هزینه شده است.

وی تصریح کرد: دهکده گردشگری امید بوشهر در سطح 85 هکتار در چهار فاز با رویکرد توسعه تفریح های آبی و ساحلی احداث می شود.

باستی اظهار کرد: بوشهر صرفه نظر از قابلیت های ویژه ای که در بخش اقتصادی دارد در بخش گردشگری نیز ظرفیت خوبی را داراست که این استان را نسبت به سایر نقاط کشور متمایز کرده است.

وی تصریح کرد: استان بوشهر در گردشگری تاریخی و سیاحتی قابلیت های ویژه ای دارد به گونه ای که از 37 شهر استان 27 شهر بندری است و این از بهترین و مهمترین قابلیت استان بوشهر به شمار می رود.

وی یادآور شد: در 10 نقطه از استان بوشهر پروژه های متعدد گردشگری طراحی شده که مطالعه، طراحی و احداث برخی از این پروژه ها آغاز شده است.

معاون عمرانی استانداری بوشهر گفت: دهکده گردشگری بوشهر به گونه ای طراحی شده که در فصل تابستان نیز قابلیت استفاده از ان وجود دارد.

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1ae2kugqd2qdd4511d51e16kuj8.jpg

 http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1ae2kugqd1ts21ka01bv0vpc1nksg.jpg

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1ae2kugqdd5qgf83ubor9bkrf.jpg

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1ae2kugqc82e4bse3g17hq110p2.jpg

 

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1ae2kugqdjljh31fpd1hon1sooh.jpg


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 250 تاريخ : جمعه 28 اسفند 1394 ساعت: 20:32

بشار اسد رئیس جمهور سوریه سنگ بنای یک پروژه مسکونی جدید به نام « تنظیم ۶۶» در منطقه «الرازی» در قلب دمشق را بنا نهاد.

این پروژه مسکونی پشت خیابان «المزه» در قلب دمشق قرار دارد.

بشار اسد یک پروژه در قلب دمشق افتتاح کرد +(تصویر)

«وائل الحلقی» رئیس مجلس سوریه و تعدادی از شخصیت های رسمی نیز درمراسم افتتاحیه این پروژه حضور داشتند و از دفاتر اداری و واحدهای مسکونی پروژه مزبور بازدید کردند.

مساحت این پروژه مسکونی بالغ بر 2.149.000 متر مربع است و موجب فراهم شدن 110 هزار فرصت شغلی از جمله 27 هزار فرصت شغلی دائمی می شود.

بشار اسد یک پروژه در قلب دمشق افتتاح کرد +(تصویر)

طراحی و اجرای این پروژه را کارشناسان سوری برعهده داشتند و فضای سبز آن نیز 750 هزار متر مربع بوده و شامل ده ایستگاه درمانی است و 48 هزار متر مربع نیز به ورزشگاه و باشگاه اختصاص داده شده است.

مجموعه مساحت طبقاتی که در زمین این پروژه ساخته می شود 3,435,900 متر مربع شامل 12 هزار واحد مسکونی در  1,820,800 متر مربع است.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 197 تاريخ : جمعه 28 اسفند 1394 ساعت: 7:35

سفارت آلمان در پایتحت ترکیه بسته شد. وزارت خارجه آلمان "نشانه‌های وقوع حمله انتحاری که قطعأ قابل بررسی نیستند" را دلیل تعطیلی سفارت خود اعلام کرد. کنسولگری آلمان در استانبول و مدرسه وابسته به آن نیز تعطیل شدند.

به گزارش دویچه وله، وزارت خارجه آلمان به تمامی شهروندان خود در ترکیه در مورد احتمال وقوع حملات تروریستی هشدار داده است.
http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1394/12/27/250607_130.jpg

آلمان روز پنج‌شنبه (۱۷ مارس/ ۲۷ اسفند) سفارت خود در آنکارا را به دلیل تهدیدهای امنیتی تعطیل کرد. پیش از آن کنسولگری این کشور در استانبول و مدرسه وابسته به آن نیز به خاطر رعایت "احتیاط" تعطیل شده بودند.

سفارت آلمان در ترکیه از تمامی شهروندان آلمان خواسته است "از تردد در نزدیکی میدان تقسیم" در مرکز شهر استانبول پرهیز کنند. در ادامه تصریح شده است: "لطفأ از نزدیک شدن به اطراف ساختمان کنسولگری پرهیز کنید."

سفارت آلمان از روز سه‌شنبه (۱۵ مارس/ ۲۵ اسفند) به تمامی شهروندان این کشور در ترکیه در مورد احتمال وقوع حملات تروریستی هشدار داده بود.

وزارت خارجه آلمان تأکید کرده است که وضعیت امنیتی و تهدید حملات تروریستی در مقایسه با چند روز گذشته تغییر نکرده است. این هشدار‌های امنیتی چند روز پس از حمله انتحاری آنکارا که ۳۷ تن را به کام مرگ کشید، اعلام شده‌اند.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 192 تاريخ : جمعه 28 اسفند 1394 ساعت: 7:35

با آرای کاربران پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری مهمترین جمله رهبر انقلاب در سال ۹۴ انتخاب شد.

http://images.khabaronline.ir/images/2016/3/position50/16-3-17-162037kh-khamenei-l-4.jpg
 
به گزارش جنوب نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری «رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید». این جمله‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان مهمترین و به‌یادماندنی‌ترین جمله‌ی رهبر انقلاب اسلامی در سال ۹۴ از نگاه مردم انتخاب شد. دومین جمله‌ی منتخب، هشدار رهبر انقلاب از به‌کاربردن تعبیر «تندرو-میانه‌رو» توسط برخی از افراد است؛ همچنین واکنش رهبر انقلاب نسبت به «پروژه‌ی نفوذ دشمن» نیز به عنوان جمله سوم انتخاب شده است.
 
این سومین سال متوالی است که پاسخ رهبر انقلاب به تهدیدات نظامی رژیم صهیونیستی از سوی مردم به عنوان مهمترین جمله بیانات ایشان در سال انتخاب می‌شود. از نگاه مخاطبان در سال 93 جمله‌ی «ملت، عاشق مبارزه‌ى با صهیونیست‌هاست»  و سال 92 نیز جمله «اگر غلطی از آنها [رژیم صهیونیستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد» مهمترین جملات سال بودند. 


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 174 تاريخ : جمعه 28 اسفند 1394 ساعت: 7:35

چه کسی فکرش را می‌کرد که سیگار زمانی نقش مهمی در عروسی چینی‌ها داشته؟ توماس ساوین، کلکسیون‌دار عکس، یک سری نگاتیو در یک کارخانۀ بازیافت در پکن پیدا کرده که پرده از رسمی عجیب در عروسی چینی‌ها برمی‌دارد. در این رسم عجیب، عروس سیگار مردان حاضر در عروسی را روشن می‌کند، و سپس به انجام بازی‌هایی با محوریت سیگار با داماد می‌پردازد. این رسم به تدریج در حال محو شدن است.
 
توماس ساوین، اصالتاً فرانسوی است، اما در پکن به سر می‌برد. او در سال 2009، در یک کارخانۀ بازیافت نگاتیوهایی از این مراسم پیدا کرد و از آن زمان پروژۀ "معدن نقرۀ پکن" را کلید زده تا کشفیاتش را در مدون کند. کشفیات او شامل نیم میلیون عدد نگاتیو می‌شود.

او می‌گوید: "من متوجه فرصتی برای نجات خاطرات رهاشده شدم، با کارخانه معامله کردم تا این نگاتیوها را کیلویی به من بفروشد." او این مجموعه عکسها را تحت عنوان کتابی به نام "تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند" به چاپ رسانده است. (برای دیدن ابعاد بزرگتر روی تصاویر کلیک کنید)


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 206 تاريخ : پنجشنبه 27 اسفند 1394 ساعت: 19:10

پيامبر اكرم حضرت محمد مصطفی صی الله علیه و آله فرمودند:  ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنيا مى‌آيند و روبروى خانه ها مي‌ايستند و هر يك با آواى حزين در حالى كه مى‌گريد مى‌گويد اى كسان من اى فرزندانم، پدرم، مادرم، نزديكانم به ما عطوفت كنيد.
خداى شما را بيامرزد...
با درهم پولى يا گرده نانى و يا لباسى در حقما رحم كنيد كه خدا به شما از لباس هاى بهشتى بپوشاند.

متن حدیث:

ان ارواح المؤمنين تأتى كل جمعه الى السماء الدنيا بعذاء دورهم و بيوتهم ينادى كل واحد منهم بصوت حزين باكين: يا اهلى و ياولدى و يا ابى و يا امى و اقربائى اعطفوا علينا يرحمكم اللّه ... اعطفوا علينا بدرهم او برغيف او بكسوه يكسوكم اللّه من لباسىالجنه...؛

«وسائل الشيعه، ج 3، باب 55، ص 223»


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 188 تاريخ : پنجشنبه 27 اسفند 1394 ساعت: 19:10

طی سه ماه اول سال 2016 تلاش‌ها برای نزدیک‌تر شدن حماس به ایران آغاز شد.

بر اساس گزارش «المیادین»، «موسی ابو مرزوق» عضو ارشد حماس مسئولیت این وظیفه را بر عهده داشت و با سفر به بیروت به صورت محرمانه با مسئولان ایرانی و حزب الله دیدار کرد؛ در همین حین بود که فایل صوتی از گفت‌وگوی ابومرزوق با یکی دیگر از مسئولان این جنبش به بیرون درز پیدا کرد وی دراین نوار صوتی حمایت ایران از فلسطین را «دروغ بزرگ» توصیف کرد و تهران را متهم کرده بود از حماس برای برقراری روابط با طرف های دیگر استفاده می‌کند.

گروه نزدیک به ایران در داخل حماس تلاش کرد این موضوع را مهار کند تا شکاف اختلافات عمیق‌تر نشود.

ابومرزوق به بیروت بازگشت و تلاش کرد با مسئولان ایرانی دیدار کند اما یک پیام واضح دریافت کرد: «بازی تمام شد».

اما پایان بازی، پایان تلاش‌ها برای نزدیکی با تهران نشد و هیاتی از حماس به ریاست «محمد نصر»، «اسامه حمدان» به همراه دیگر گروه‌های فلسطینی راهی ایران شدند تا در جشن پیروزی انقلاب اسلامی شرکت کنند.

یک عضو حماس: تنها کشور قادر به حمایت از مقاومت ایران است

بر اساس این گزارش، هیات فلسطینی با تعداد زیادی از مسئولان ایرانی از جمله علی شمخانی رئیس شورای عالی امنیت ملی، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی دیدار کرد اما دیدار بارزتری که علنی شد دیدار با قاسم سلیمانی فرمانده کل سپاه قدس بود.

المیادین به نقل از منابع آگاه نوشت در دیدارهای میان هیات حماس سلیمانی درباره تصویری کامل از مرحله آینده صحبت و اعلام شد شرایط قبل از 2011 که روابط بر پایه آنها بنا شده بود، ممکن نیست که با همان شروط و قواعد ادامه یابد. یک منبع حماس به المیادین گفت: جهان از زمان بهار عربی تغییر کرده است نه ایران، آن ایران است و نه حماس، آن حماس است اما تهران و حماس هر دو به دنبال حضور یک مقاومت قوی در فلسطین برای مقابله با تعرض‌های اسرائیلی هستند و به همین دلیل باید پایه‌های جدیدی در روابط وضع شود.

این عضو حماس افزود: طی سال‌های گذشته اشتباهات بسیاری رخ داده که برخی از آنها از جانب حماس و برخی از جانب ایران بوده اما ما هر دو طرف می‌دانیم که مقاومت در خطر است و ما می‌دانیم تنها کشور قادر به حمایت از مقاومت، ایران است و تجربه این را ثابت کرده است.

دیدار هیأت حماس با سردار سلیمانی

بر اساس این گزارش، سلیمانی در ادامه به تفصیل درباره واقعیت مقاومت و دیدگاه ایران نسبت به آن صحبت کرد و بر اساس اعلام منابع آگاه سلیمانی از سخنان ابومرزوق بسیار ناراحت بوده است زیرا ابومرزوق در تماس مستقیم با ایران بوده و بهتر از هر کسی می‌داند که ایران در سخت‌‌ترین شرایط هم از حمایت مقاومت دست برنداشته است.

از جمله مسایلی که سلیمانی در دیدار با هیات فلسطینی مطرح کرده به این شرح بوده است:

موضع جمهوری اسلامی ایران درباره فلسطین چه قبل از توافق هسته‌ای چه بعد آن ثابت و راسخ و بدون تغییر بوده؛ ما با صدای بلند تاکید می‌کنیم که مذاکرات با غرب فقط درباره موضوع هسته‌ای بوده نه هیچ موضوع دیگری. محمد جواد ظریف وزیر خارجه فقط یک ماموریت مشخص شده و واضح داشت و این ماموریت توافق هسته‌ای بود؛ در برابر شما تاکید می‌کنم حتی اگر فشارها و تحریم ها را دهها برابر علیه ما افزایش دهند ما از آرمان فلسطین دست برنمی‌داریم به همین دلیل کنگره بر موضع ضد ایرانی خود علیه ایران اصرار داد و تهران را حامی تروریسم و فلسطین می‌داند.

سردار: درباره فلسطین با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم

سلیمانی در ادامه گفت: همانگونه که می‌دانید، برخی می‌گویند ما از فلسطین برای منافع خود حمایت می‌کنیم اما آنچه از آغاز انقلاب تا کنون مبرهن بوده این است که ما بر سر مساله فلسطین حاضر به مذاکره یا رسیدن به تفاهم با آمریکا نبوده‌ایم. به شما تاکید می‌کنم که حمایت از فلسطین ادامه دارد اما در برخی اوقات این حمایت به دلیل شرایط و اوضاع اقتصادی کمی کاهش داشته اما این فقط به خاطر شرایط بوده نه تغییر مواضع سیاسی.

سردار سلیمانی افزود کشورش مخالف با حمایت دیگر کشورهای اسلامی از مقاومت فلسطین نیست، وی گفت: ما علیه دیگر کشورهای اسلامی حامی شما نیستیم بلکه دست تمام کسانی که به شما کمک می کنند را می‌فشاریم؛ مشکلی با این موضوع نداریم و از این کمک‌ها استقبال می‌کنیم و از همراهیشان با مقامت خوشحال می‌شویم.

وی افزود: مشکلات ما با عربستان تمام خواهد شد کسانی که با این و آن متحد شدند ضرر خواهند کرد، همگان به یاد خواهند آورد که چه کسی در کنار چه کسی ایستاده است، نبرد شما طولانی مدت است باید تمام جهان اسلام از شما حمایت کنند، می‌خواهیم که فسلطین قوی باشد.

سلیمانی در پایان گفت: در ایران، زمانی که مسئله، «فلسطین» باشد، همه انقلابی هستند، همگان فلسطین را دوست دارند فلسطین حتی در داخل ایران هم (موضوعی) اساسی است چند سال پیش شعار «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» را سر دادند؛ از شما می‌پرسم اینها اکنون کجا هستند. ما این را در قاموس سیاسی خود ثبت کردیم. کسانی که هرگونه شعاری در مخالفت با حمایت ما از فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود و در راس تصمیم‌گیرندگان کلان کشور جای نخواهند داشت. کجا ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 177 تاريخ : پنجشنبه 27 اسفند 1394 ساعت: 19:10

گپ و گفت نوروزی با قاضی زاده هاشمی؛ روایت وزیربهداشت از طبابت سران عرب/ با بساز بفروشی پولدار نشدم!


بی شک وقتی درباره یک وزیر پرکار و پر انرژی صحبت می شود بعید است نام دکتر سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت در دولت یازدهم از ذهنتان عبور نکند. کسی که در سال های وزارتش آنقدر خبرساز بوده که شاید تا پایان دوره همانطور که رکوردار عمل چشم در کشور است رکورددار خبرسازی در این...

به گزارش جنوب نیوز، بی شک وقتی درباره یک وزیر پرکار و پر انرژی صحبت می شود بعید است نام دکتر سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت در دولت یازدهم از ذهنتان عبور نکند. کسی که در سال های وزارتش آنقدر خبرساز بوده که شاید تا پایان دوره همانطور که رکوردار عمل چشم در کشور است رکورددار خبرسازی در این وزارتخانه را هم بر دوش بکشد.
 
دکتر هاشمی هنوز یک سال و نیم از وزارتش باقی مانده و می گوید بعد از پایان این دوره دیگر قصد ادامه ندارد و می خواهد به دنیای قبل از وزیر شدنش برگردد. حتی وقتی از او می پرسیم با توجه به محبوبیتش در بین مردم برای رئیس جمهور شدن برنامه ای دارد یا خیر؟ با قاطعیت آن را رد می کند و می گوید مرد سیاست نیست و برای کار دیگری ساخته شده است. مجله مهر در آستانه نوروز به وزارت بهداشت رفت و برای دقایقی توانست به صورت اختصاصی با وزیر بهداشت هم کلام شود تا درباره خودش، زندگی اش، خبرساز بودنش و... بگوید:


 
شما در شبکه های اجتماعی خیلی فعال هستید. این حضور فعال شما در چنین فضایی بیشتر برای تان حاشیه ساز و مشکل ساز بوده یا خیر؟
 
من قبل از کار وزارت هم در شبکه های اجتماعی حضور داشتم و به این کار علاقه دارم. فکر می کنم با توجه به آشنایی ام به این فضا می توانم از این فرصت استفاده و دغدغه های ذهنی ام را منتقل کنم. تا به حال هم برای من مشکلی به وجود نیاورده است و اگر وقت کنم دوست دارم به این کارم همچنان ادامه دهم.
 
گفته می شود یکی از علت هایی که شما تا این حد در حوزه کاری تان فعال هستید و حضور موثری هم دارید؛ می خواهید در آینده رئیس جمهور کشور بشوید. چقدر این صحبت درباره شما صحت دارد؟
 
حرف که زیاد زده می شود. برای من همین وزارت هم زیاد است و خودم را لایق این کاری که انجام می دهم و هم نمی دانم. من پزشک هستم و تخصص ام نیز در زمینه چشم پزشکی است. این کارم را هم خیلی خوب بلد هستم. بنابراین فکر نکنم به درد کارهای دیگری بخورم.
 
شما خیلی در بین مردم محبوبید و یکی از مهمترین علت ها این است که وزیر بسیار فعال و کوشایی هستید. به طوری که تا به حال  فکر نکنم در این سمت کمتر وزیری به اندازه شما فعال بوده باشد. به همین علت است که می گویند این کارهای شما مقدمه ای برای حضور در سمت ریاست جمهوری است؟
 
معتقد هستم در کشور ما تنها روحانیون می تواند رئیس جمهور خوبی باشند.  منظورم افراد روحانی که ملبس به این لباس اند است. البته این عقیده شخصی است. خوشبختانه من یک پزشک هستم. بنابراین تصمیم من این است که در حوزه خودم فعالیت داشته باشم و در عین حال از جنس سیاست نیستم. اگر بودم بعد از گذشت یکی دو سال از انقلاب به دلیل وجود موقعیت های زیادی که بود و با بسیاری از دوستانم هم شروع کردیم مانند مهندس زنگنه، دکتر آخوندی، مهندس حجتی، دکتر جهانگیری و فیروزآبادی در سیاست می ماندم. اما من از این جنس نیستم و در مسیری وارد شدم که کشور برای آن زحمت کشید، مردم هزینه کردند، خودم هم تلاش کردم و در حال حاضر آنچه که هستم را با هیچ چیز عوض نمی کنم. این چهار سال هم که آمدم و وزارت را بر عهده گرفتم با اصرار مکرر آقای روحانی پذیرفتم. چندان علاقه ای به قدرت ندارم.


 
شما در بین نمایندگان مجلس هم محبوب بودید به طوری که تا به حال سابقه نداشته وزیر بهداشتی به اندازه شما مورد تایید صلاحیت نمایندگان قرار بگیرد.
 
چقدر مهم است که آدم محبوب باشد؟ این همه آدم ها محبوب بودند و الان نیستند. چه فایده ای دارد واقعا؟ این مساله اعتباری است. به نظر من یک جای دیگر باید محبوب بود. اگر فکر می کنید فعالیتم زیاد است این تصور شماهاست؛ چون تصور من این است که چنین روزهایی در زندگی تکرار نمی شود. یک دوره چهار ساله ای من را مامور یک کاری کرده اند. هر ساعت آن هم به عقب برنمی گردد. من هم قرار نیست ادامه بدهم چون می خواهم به سر کار اصلی خودم و طبابت برگردم. دیگر تصمیم دارم همه زمانم را برای آنچه که دوست دارم بگذارم. حالا این چهار سالی که در اختیار من قرار داده شده را فرصتی می دانم که برای مردم کم نگذارم. حالا یکسری برای فعالیت های من القاب و اهداف مختلف می گذارند. مثلا یک نفر می گوید حرکت پوپولیستی است، یکی می گوید دنبال پست و مقام است، یکی می گوید دنبال این چیزها است و... من این شهرت را قبل از وزارت هم داشتم و الان به دستش نیاوردم. برای همین هر کس هر چه می خواهد بگوید. چیزی که آدم دوست دارد باشد بهتر است تا اینکه مردم یا افراد دیگر بگویند.
 
شما در کنار فعال بودنتان؛ اخبار خیلی سریع به دست تان می رسد و خیلی سریع هم نسبت به آن واکنش نشان داده و وارد عمل می شوید. خودتان شخصا اخبار را رصد می کنید یا مدیر رسانه یا مدیر برنامه ای دارید؟
 
من بیشتر اخبار را خودم می بینم و به دیگران هم منعکس کرده ام. موبایل دستم است و اخبار را از طریق سایت هایی که می شناسم رصد می کنم. دو سه سایت هستند که اسم آنها را نمی برم چون تبلیغ آنها می شود اما حوادثی که اتفاق می افتد را بیشتر منعکس می کنند و من هم متاسفانه مجبور هستم خبرهای بد را ببینم و از طریق همین سایت ها متوجه اتفاقات می شوم.
 
به جز این موضوع که شما به سرعت از اخبار مطلع می شوید سریعا هم در آنجا حضور پیدا می کنید. شاید وزرای دیگر هم مانند شما واکنش سریعی نشان بدهند اما به سرعت شما در آنجا حضور پیدا نمی کنند. از دیدار بیماران تا حضور در بیمارستان ها و حتی بعد از اخباری که درباره گرد و خاک اهواز منتشر شد جزو اولین کسانی بودید که اهواز رفتید.
 
درمورد گرد و خاک اهواز باید بگویم در دولت جلسه ای بود و من آنجا گفتم باید به اهواز برویم. به خانم ابتکار هم گفتم بیا با هم برویم. به یاد ندارم چه مسئله ای پیش آمد  اما دکتر جهانگیری به من گفت از طرف دولت به اهواز بروم. من هم رفتم.
 
به سرعت رسیدن تان به چه برمی گردد؟
 
به ماشین هایی که من را به آنجا می برد.(خنده)


 
مدل ماشین تان چیست؟
 
من که خودم پشت فرمان نمی نشینم. یعنی اجازه ندارم. همین امروز هم نشستم راه را گم کردم. اما دو ماشین دارم. یک بنز که البته خبرساز هم شده بود و یک مگان که می گویند مگان ماشین وزارست.(خنده)
 
پس مدیر برنامه ندارید تا به شما اخبار را برسانند؟
 
من که فوتبالیست و هنرپیشه نیستم تا مدیر برنامه داشته باشم. من به این کارها علاقه دارم و کار من در حال حاضر به عنوان وزیر بهداشت هم همین است.
 
آن زمانی که قرار بود سریال «در حاشیه» پخش شود حرف و حدیث های زیادی به وجود آمده بود و پزشک ها شاکی بودند و مردم اعتراض داشتند. صحبتی که در مطبوعات شد این بود که شما به عنوان یک شخصیت محبوب بین مردم در مقابل شخصیت محبوب دیگری به نام مهران مدیری قرار گرفته اید. این چالشی که پیش آمده بود موجب شد تا پزشکان طرفدار شما باشند و مردم طرفدار مهران مدیری. یعنی یک تیم بندی رخ داده بود. این مقابله با مردم برای شما نگران کننده نبود؟
 
خیلی از دوستانم به من می گفتند داری اشتباه می کنی و این کار آسیب زیادی به تو خواهد زد. واکنش ها را هم دنبال می کردم. اما من کاری را انجام دادم که عقیده ام بود و نمی توانستم به جز آن فکر دیگری کنم. تصورم این بود وقتی مردم به جامعه پزشکی آن هم در غالب اغراق و طنز بی اعتماد شوند؛ سلامتی شان آسیب می بیند. این کارم در جهت دفاع از صنف خودمان نبود. چراکه بیشترین انتقاد را من داشتم. البته درخفا نه در تریبون های عمومی. من به علاقه مردم نسبت به خودم آگاه بودم و می دانستم حتما آسیب خواهدرساند. اما آنچه که فکر می کردم مربوط به سلامت مردم است؛ از حوزه مسئولیت ام اشکال کردم. آقای مهران مدیری از دوستان خیلی خوب من است و خیلی لطف کرد و ۴-۵ بار همدیگر را دیدیم و درباره همین موضوع صحبت کردیم. خودش هم واقعا از آن برنامه راضی نبود. البته من نمی توانم از جانب ایشان وقتی نیستند صحبت کنم؛‌ به همین دلیل توضیح بیشتری نمی دهم. اما هم ایشان و هم دیگران تلاش کردند تا به نحو دیگری سریال پیش برود. خود ایشان و آقای مهدوی که تهیه کننده بود بزرگواری کردند و داستان تعدیل شد و در نهایت «در حاشیه» به آن چیزی تبدیل شد که دیدید. با وجود این تلاش هایی که کردم از هر دو طرف مورد اتهام واقع شدم. هم کسانی که از یک هنرمند توانمند مانند مهران مدیری خاطرات خوبی دارند و از کارهایش لذت می برند. هم جامعه پزشکی که فکر می کردند من در حق شان کوتاهی کردم. اما من تا جایی که از دستم برآمد تلاش کردم. یک مقدار موثر بود و یک مقدار هم موثر نبود. قرار بود «در حاشیه» ۹۰ قسمت باشد تهیه کننده و سازمان به دلیل تغییر و تحولات به نتایج دیگری رسیدند و ۳۰ قسمت را ساختند و سپس به بخش دوم پرداخته شد و ۳۰ قسمت بعد مدیریت جدید خواست در زندان باشد و زندان در اختیار قوه قضائیه است و آنها نیز یکسری محدودیت ها دارند و نتیجه آنچه شد که دیدید. البته من هم موفق به دیدن آن نشدم.


 
با وجود آنکه شما برای سریال «در حاشیه» در دفاع از پزشکان برآمدید پزشکان و جامعه پزشکی از شما گلایه داشتند که بیشتر توجه شما به مردم است و به جامعه پزشکی آنطور که باید توجه نمی کنید.
 
طبیعی است که صنف پزشکی معترض باشد. صنف یک انتظاراتی دارد که من نمی توانم آنها را برآورده کنم. آنها تمام مطالباتش را از من می خواهد در حالی که واقعا من همه نظام نیستم و خودم به نوعی کارمندم. مجلس و دولت باید تصمیم بگیرند. بحث تعرفه ها به خزانه، نظر رئیس جمهور، نظر مجلس و قوانین موجود برمی گردد. من نمی توانم استثنا قائل شوم. به هر حال تا قبل از آنکه وزیر بهداشت کشور بشوم من هم مانند آنها حرف می زدم؛ اما امروز مسئولیت سلامت مردم را به من سپرده اند. نماینده هایشان به من رای داده اند. من نمی توانم طرف صنف بایستم. من باید طرف مردم بایستم. اما با نماینده های صنف نیز باید نهایت همکاری را داشته باشم. آنها هم کسانی هستند که از صنف آمده اند و در سازمان نظام پزشکی رای گرفته اند. هیچ وقت ارتباط وزارت بهداشت به این خوبی که الان با سازمان نظام پزشکی است نبوده. حدود ۵-۶ نفر از روسای دانشگاه را از نظام پزشکی انتخاب کرده ام. همیشه با هم دوست و همراه بوده ایم. این مشکل همه جای دنیا وجود دارد. شما به آمریکا و اروپا هم بروید بالاخره پزشک ها با وزارت خانه مشکل دارند. خیلی بیشتر از آنچه که الان در کشور شاهد هستیم. اتفاقی که در این دولت افتاد اکثریت جامعه پزشکی همراهی کردند چون هم متوجه مشکلات من هستند و هم باور دارند در حق شان کوتاهی نمی کنیم. در عین حال شرایط شان نسبت به ۱۰ سالی که پشت سر گذاشته اند کاملا متفاوت است. اما این بدان معنا نیست که ناراضی وجود نداشته باشد. بالاخره در یک خانواده یک عده ای راضی هستند یک عده ای ناراضی. در جامعه پزشکی آنهایی که رضایت دارند ساکت اند، اما آنهایی که ناراضی اند صدایشان بلند است. اتفاق دیگری که افتاد و من نمی توانم آن را خیلی باز کنم جریاناتی خارج از جامعه پزشکی وجود دارد که در ایجاد التهاب و التهاب آفرینی موثر بوده چه آنهایی که مخالف دولت هستند چه آنهایی که به طور کلی دنبال عمیق تر کردن شکاف های اجتماعی اند که رصد می شوند و با برخی از آنها برخورد شده و برخی از آنها هم شناخته نمی شوند.
 
حاشیه های اعتراض رادیولوژیست های تهرانی در مخالفت با تصمیم شما موجب شد تا در مقابل وزارتخانه تجمع کنند. شما هم در واکنش به این اعتراض ها گفته اید «شایسته نیست خواهر و مادر افرادتوسط یک مردسونوگرافی شود درحالیکه دربازدیدی که ازبیمارستان نیویورک داشتم سونوگرافی را پرستارها انجام می‌دهد.» ماجرای این چالش چه بود؟
 
در مورد رادیولوژیست ها صحبت این بودکه مردم برای کنترل حاملگی با استفاده از دستکاه سونوگرافی هیچ ضرورتی ندارد حتما یک رادیولوژیست کارش را انجام بدهد. اگر رادیولوژیست بود چه بهتر اگر نداشتیم این کار را یک متخصص زنان که دوره دیده هم می تواند انجام دهد. از نظر من یک پرستار هم می تواند این کار را انجام دهد. حرفی که من زدم این بود شما که اینقدر ادعا دارید حتی نیویورک هم بروید آنجا یک پرستار این کار را انجام می دهد و هیچ پزشکی وقتش را برای سونوگرافی نمی گذارد. نظارت می کنند؛ اما همه این کارها در کل آمریکا توسط پرستار صورت می گیرد. نیویورک را به عنوان یک شهر پیشرفته مثال زدم. در اروپا هم همینطور است. در ایران هم اینطور باید باشد. مگر من چشم پزشک نیستم؟ مگر ما سونوگرافی نداریم؟ پیشرفته ترینش سونوگرافی در این بخش است که قابل مقایسه با سونوگرافی زنان هم نیست. این کار را هم یک پرستار انجام می دهد و هر زمان که لازم باشد این کار را شخصا نیز انجام داده ام. من گفته ام جاهایی که مردم نیاز دارند، دستگاه سونوگرافی هم هست و رادیولوژیست نیست این کار را یا پرستار انجام بدهد یا متخصص زنان. اعتراض ها سر پول بود. گفتند اگر این کار را بکنید درآمد ما پایین می آید. من باید به فکر درآمد آنها باشم؟ مگر منابع دیگری تعریف نشده؟ ما باید به فکر مردم باشیم. هر نقل دیگری جز آنچه که گفتم منتشر شده باشد دروغ می گویند. اصل موضوع این بوده و کوتاه هم نمی آییم و فکر می کنم اکثریت رادیولوژیست های عزیز هم با من هم عقیده هستند و حتما جانب مردم و انصاف را می گیرند.
 
شما به عنوان چشم پزشک رکورددار عمل چشم هم هستید. حتی گفته می شود هواپیمای اختصاصی  شما را به کشورهای حوزه خلیج فارس می برد تا چشم امیران و وزیران کشورهای عربی را عمل می کنید. کشورهای عربی کار شما را خیلی قبول دارند؟
 
اصلا اینطور نیست. هر مریضی بیاید من عملش می کنم. برای من فرقی نمی کند آن بیمار چه کسی می خواهد باشد. در هر صورت همه مریض ها که ایرانی نمی شوند. در ضمن من پزشک امرا نیستم.
 
قبل از وزارت چطور؟
 
آنها آمده اند؛ اما من بیشتر مسئولان کشوری را عمل کرده ام تا بخواهم عرب ها را عمل کنم.


 
شما حتی پیرمرد نابینای ۷۰ ساله ای را عمل کرده اید که توانسته بینایی اش را به دست آورد. دختر که بر اثر تزریق پنی‌سیلین نابینا شده بود را هم عمل کردید، به مناطق دور دست هم می روید و چشم های کسانی که توان مالی هم ندارند را عمل می کنید شاعر تویسرکانی هم در مدح شما شعر گفته....
 
بله، به هر حال در زندگی کاری هر پزشکی از این اتفاقات زیاد می افتد.
 
روزی چند ساعت می خوابید؟
 
روزی ۵-۶ ساعت. برخی موارد هم پیش آمده کمتر بخوابم؛ اما معمولا در همین حدود استراحت دارم.
 
چرا وقتی شما به عنوان چشم پزشک رکورددار عمل هم هستید خودتان عینک می زنید؟ چرا خودتان عمل نمی کنید؟
 
من عینکی نبودم. ۸ سال است که عینک می زنم.
 
چرا در این ۸ سال عمل نکرده اید؟
 
منتظر هستم با آب مروارید عمل کنم.
 
پس به عمل چشم اطمینان دارید؟
 
بله، بچه های خودمم هم عمل کرده اند. خیلی از دوستانم هم عمل کرده اند.
 
گفته می شود شما پولدارترین وزیر هستید و ثروت شما هم از طریق همین کار پزشکی بدست آمده است.
 
عیبی دارد؟ اینکه پولدارترین وزیر هستم را چندان قبول ندارم؛ اما پولدار هستم. خوبی اش این است که من هیچ وقت در عمرم کار اقتصادی نکردم. با سرمایه ام نه شرکتی، نه بساز بفروشی و... هیچ چیز راه ننداختم و این سبک سرمایه گذاری را قبول هم ندارم. معتقد هستم کشور برای من سرمایه گذاری کرده و باید تنها متوجه کار تخصصی خودم باشد. البته به جز این چهار سال. به نظر من آنهایی که پست و موقعیت علمی دارند و بعد از به دست آوردن سرمایه به سمت کارهای اقتصادی کشیده می شوند خودشان را ارزان فروخته اند. من کلا اهل تجمل نیستم که برایم درآمدم مهم باشد. این کارهایی که انجام می دهم هم برای پول نیست. پول خودش آمده. کار را به دلیل عشقی که داشتم و فکر می کردم آرامم می کند و یک هنر است انجام می دهم. هدف پول نبود. اما اگر غیر از این بود زندگی ام زیر و رو می شد. به هر حال با یک رانتی، زمینی، ماشینی، فرصت طلبی و... می توانستم سرمایه ام را از این چیزی که هست بیشتر کنم. اما آنچه که دارم از مسیر سالم به دست آورده ام.


 
شما از جمله سیاستمدارانی هستید که همسرانتان هم در جمع ها حضور دارند. اگر همسر شما بخواهد دوره بعد وزیر شود شما مشکلی با این موضوع ندارید؟
 
خدارا شکر لیلی کوچک‌زاده، همسر من اهل این کارها نیست. در یک خانه نمی شود هر دو در حوزه اجتماعی فعال باشند. اینطور باشد زندگی از بین می رود. بچه ها هم به شدت آسیب می بینند. ما از اول این کارها را تقسیم کردیم. در خانه رئیس ایشان است و من هم در بیرون خانه کار می کنم.
 
فرزندان شما هم با این موضوع مشکلی ندارند؟
 
نه، دو فرزند اولم فاطمه و مریم ازدواج کرده اند و علیرضا پسرم هنوز محصل است. یک نوه هم دارم. آنها هم همه شان سرشان گرم کار و درس است و خیلی در این زمینه گلایه مند نیستند. مردم فکر می کنند پزشکی شغل خوبی است اما واقعا پزشکی شغل سختی است و زحمت دارد و مسئولیت آن سنگین است.
 
عید مسافرت می روید؟
 
بله، حتما.
 
سفر خارجی؟
 
به هر حال در این کره خاکی زیر آسمان آبی جایی پیدا می شود که برای تعطیلات به آنجا برویم. البته تا ۶ فروردین تعطیل هستیم. بعد از آن را باز باید به سر کار برگردم.


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

نظر شما :

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 189 تاريخ : پنجشنبه 27 اسفند 1394 ساعت: 18:10

دومین کنگره بین المللی دو قرن مقاومت مردم بوشهر در برابر استعمار انگلیس در محل گورستان سربازان انگلیس در میدان بهمنی بوشهر با حضور جمع کثیری از اقشار مختلف مردم برگزار شد.
 
به گزارش جنوب نیوز، تعدادی از مهمانان خارجی و مبارزان انقلابی کشورهای عربی نیز در این مراسم حضور داشتند و در مورد مبارزه به استعمار و استکبار سخنرانی کردند.

نیازمند بیداری فرهنگی و مسئولانی آینده‌نگر در عرصه فرهنگ هستیم

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر در این مراسم اظهار داشت: بی تردید یکی از ابعاد مهم مهندسی و ساختار سیاسی اسلام، استکبارستیزی است.

آیت‌الله صفایی بوشهری اضافه کرد: در مهندسی فقه حکومتی اسلام، یکی از ارکان مهم این عرصه، فقاهت مبارزه با استکبار و عرصه تهاجم بیگانگان به سرزمین‌های اسلام است.

امام جمعه بوشهر ادامه داد: در حوزه سیاست اسلامی هیچ‌گاه کفار اجازه ندارند به نهاد حکومت اسلام سلطه پیدا کنند و حکام اسلامی نیز روا نیست که سلطه بیگانگان را بپذیرند.

آیت‌الله صفایی بوشهری گفت: تاریخ سیاسی جهان فراز و نشیب‌های زیادی را تجربه کرده است؛ استعمار کهنه با نگاه تجاوز سخت نظامی و سپس استعمار نو با هدف ساخت حاکمیت‌های بیگانه ساز و مزدوران جهان سلطه وارد عرصه شده است.

وی بیان کرد: استکبار و استعمار همچنین تلاش کرده تا با تغییر هویت ملی و دینی، جامعه را از درون به سمتی ببرد که ایستگاه آخر آن پذیرفتن سلطه بیگانه است.

امام جمعه بوشهر تاکید کرد: انقلاب اسلامی ایران با طلوع خود جهان را متحول کرده و این انقلاب زمینه‌ساز بیداری حرکات ضد استعماری بوده و موجب شده جوانان در سراسر جهان از سلطه فرهنگی غرب آگاه شوند.

وی تصریح کرد: امروز سرزمین‌های اسلامی به سمت اسلامی فکر کردن حرکت می‌کنند اما در مقابل آن، سیاست راهبردی جهان سلطه به سرکردگی آمریکا آغاز شده است.

آیت‌الله صفایی بوشهری با اشاره به برنامه دشمن برای طراحی فرایند نفوذ در جامعه و تغییر افکار جامعه و حاکمیت دین، اضافه کرد: دشمن می‌خواهد این اقتدار در هم بشکند تا این هویت دینی و ملی آرام و نرم هویت خود را از دست بدهند و مردم را از سمت خدایی بودن دور کند.

وی اظهار کرد: مسئولان عرصه فرهنگ باید هشیار باشند چرا که جهان استکبار به صورت نرم و آرام تمام ارزش‌ها را هدف قرار داده و با تغییر ذائقه مردم در پی مهندسی این فرهنگ است. این هشداری است که رهبری سال‌ها است به مسئولان و مردم گفته‌اند.

نماینده ولی فقیه در استان بوشهر با تاکید بر اینکه باید در عرصه فرهنگی راه نفوذ دشمن را ببندند، افزود: ما نیاز به بیداری فرهنگی و داشتن مسئولانی شجاع، مقاوم و آینده‌نگر در عرصه فرهنگی هستیم.

وی با بیان اینکه بر همگان لازم است تا جبهه مقاومت فرهنگی و احیاء نوین فرهنگی اسلامی و انقلابی را ایجاد کنند، ادامه داد: در عرصه اقتصادی آنها می‌خواستند با فشارهای مختلف کشور را نیازمند به خود کنند که تنها راه رفع این توطئه، اقتصاد مقاومتی است.

صفایی بوشهری بیان کرد: استعمارگران در عرصه سیاسی به دنبال این استراتژی هستند که با حرکت آرام و بدون تنش عرصه سیاست و علم و فناوری  کشور را به سمت غرب بکشند و دانایی در ایران را کنترل کنند و در خدمت خود در آورند.

وی اضافه کرد: در قرآن آمده است که هیچ‌گاه به دشمنان اعتماد و دل خوش نکنید و در این صورت توقع به کمک خداوند نداشته باشید.

امام جمعه بوشهر افزود: استان ولایت‌مدار بوشهر یک کتاب زرین و گواه این است که مردم این دیار بصیر، ولایت‌مدار، مقاوم و شهادت‌طلب هستند و به تاریخ مقاومت و پایداری خود افتخار می‌کند.

مگر از روی جنازه ما رد شوند تا کنسولگری انگلیس را در بوشهر ایجاد کنند

سردار سعید قاسمی در همایش بین‌المللی دو قرن مقاومت در برابر استکبار در بوشهر، اظهار داشت: برگزاری این همایش باعث شد برخی‌ها در داخل و خارج به آن واکنش نشان دهند.

سردار قاسمی با اشاره به اینکه این مراسم در موقعیت اصلی برگزار شد، افزود: لفظ انگلیس برای ما بچه حزب‌اللهی‌ها مترادف با تزویر، دروغ، نیرنگ، تفرقه و جنگ است.

http://www.gamnews.ir/uploader/44622636.jpg

وی با بیان سخنان امام جمعه بوشهر مبنی براینکه اگر بخواهند کنسولگری انگلیس در بوشهر ایجاد کنند از روی جنازه من باید رد شوند، افزود: همه ما اعلام می‌کنیم مگر از روی جنازه ما رد شوند کنسولگری انگلیس در بوشهر ایجاد کنند.

این فرمانده دوران دفاع مقدس در ادامه با تاکید بر اینکه چپاول، غارتگری و استعمارگری انگلیس برای همه مردم جهان است، تصریح کرد: مردم مظلوم عراق، سوریه، یمن، نیجریه، هند و ... زخم خورده انگلیس هستند.

وی با بیان اینکه امسال خیلی تلاش شد کنگره بوشهر دو قرن مقاومت در برابر استعمار برگزار نشود، گفت: این کنگره صدای خیلی از افراد را در داخل و خارج درآورده است.

سردار قاسمی با اشاره به صدمات دشمنان در طول تاریخ گفت: بحرین روزی قسمتی از ایران بود که به واسطه دخالت استکبار از کشور جدا شد.

وی افزود: یکی از مصادیق نفوذ مدنظر مقام معظم رهبری، این است که برخی دوست دارند نفوذ از پنجره نه، بلکه از دروازه‌های معیشت و مماشات با آمریکا، انگلیس و رژیم آل‌سعود باشد و عکس سلفی با آنها بگیرند.

این فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه رهبر انقلاب دلشان از نفوذی‌ها خون است، اظهار داشت: در سخنرانی اخیرشان با روحانیون به این موضوع به خوبی اشاره و به آن تأکید داشتند.

سردار قاسمی با بیان اینکه بوشهری‌ها در طول تاریخ امتحان خود را پس داده‌اند، بیان کرد: حمایت از جنبش‌های انقلابی بحرین باید توسط جوانان بوشهری با جدیت پیگیری شود./ مرجع: مهر

http://www.daneshjonews.ir/uploader/953952769743IMG01171012.jpg

http://www.daneshjonews.ir/uploader/47848418459%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%281%29.jpg



اخبار مرتبط :

برگزاری کنگره دو قرن مقاومت بوشهر مقابل استعمار؛ برای ایجاد کنسولگری در بوشهر باید روی جنازه ما رد شوند/ همایشی که صدای خیلی‌ها را درآورد +تصاویر
دیدگاه‌های کاندیداهای خبرگان؛ از نظارت تا رد رهبری شورایی +لیست‌ جامعتین
داستان بی‌پایان خوزستان؛ مهمان ناخوانده با 66 برابر حد استاندارد/ خاک و باد خوزستان را در نوردید +تصاویر
"سپاه اعضای یک شبکه نفوذی را بازداشت کرد "
با حضور رئیس جمهور تحقق می یابد؛ افتتاح فازهای 15و 16 پارس جنوبی
هشدار آمریکا به عربستان درباره سقوط شهر جیزان
عکسی جنجالی از مذاکرات هسته‌ای وین
منظره نا زیبای فضای سبز شهری ؛ درختان اهواز و ترس از هرس!
مجسمه های خارق العاده از گیاه در باغ مونترآل + تصاویر
مهاجم برزیلی پرسپولیس کیست؟ +عکس
رشد درخت در خانه! (+عکس)
دستگیری زنی که همسر خود را ربود
دولتی‌ها دنبال شغل دوم و سوم باشند
خرچنگ غول پیکر 70 ساله! (عکس)
قابل توجه پسر دارها


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

نام:

ایمیل:

متن کامل نظر: